کیارش و تولد سایان جون
گل گلدون مامان
امروز پسر گلم به اتفاق مامان مهساش به تولد سایان جون دعوت بودن
از اونجایی که مامان مهسا و سمیراجون که مامان سایان جونه با هم دوستن و حتما هم سایان جون و کیارش جون خودم با هم دوستای خوبین و همبازیه خوبی هم میشن. البته ناگفته نمونه که دوستای وبلاگی هم هستن
مامانی، سایان کوچولوی ناز فقط 3ماه ازت بزرگتره، سایان جون هم واقعا پرنسس سایان شده بود
تولد خیلی خوبی بود خیلی خیلی خوش گذشت و خیلی گرم و دلچسب بود
ساعت 7شب باهم آماده شدیم و رفتیم تولد
سمیرا جون تدارک خیلی خوبی دیده بود به به همه چیزای خوشمزه!!!!!!!!!!
ساعت 9شب برگشتیم خونه که دوباره سمیراجون تماس گرفت که بریم جشنشون و با بابا دوباره رفتیم
بازم دوباره خوش گذشت و ساعت 12 شب برگشتیم
راستی یادم رفت بگم که ما با سمیرا جون اینا تو یه آپارتمان زندگی میکنیم
کیارش قشنگم ، تو خیلی پسر خوبی بودی و اصلا اذیتم نکردی، میدونی چیه؟؟؟؟؟؟ آخه اصلا کار به کار من نداری یه سره با خودتی و مشغول بازی کردن
راستی این رو فراموش کردم که بگم پسرگلم، توی تولد سایان جون اسم بچه هارو یادگرفته بودی یکی آترین جون که بهش میگفت آتین و پارسا جون که بهش میگفتی پایسا و با پارساجون خیلی بازی کردی که میشه پسرخاله سایان جون
در کل بچه بی دردسری هستی ناگفته نمونه که اونجا همه ازت تعریف کردن
من فدای فرشته کوچولوی خودم بشم که باید قدرش رو بیشتر از اینها دونست
عاشقونه دوست دارم
الان عکس ندارم فردا از سمیرا جون عکس تولد رو که با سایان جون و بقیه بچه ها گرفتی رو میگیرم و میذارم
سایان جونم تولدت مبارک « کیارش »
پرنسس سایان دوست داشتنی
جــوجــه عــــااااااااااااااااااااشقتــمممممممممممممم
اینم عکس دسته جمعی فرشته های کوچولو
«آرادجون، کیارش پسر نانازخودم که عاشقشم، پرنسس سایان دوست داشتنی، آترین جون، پارساجون»
آخه مامانی چرا اخم کردی؟؟؟؟؟؟؟
من فدای اون اخم کردنت بشم
« عـــــــاشقتــــــــــــم نفســــــــــــــــم »