کیارش آتیش پاره
یکی یه دونه مامان...
امشب فقط یه لحظه ازت غافل شدمممممممممممم!!!!!!!!!!!!!
دیدم بله، خیلی خوشگل یه سری از وسایل های مامان رو برداشتی و با خودت تو حال آوردی و داری زیرزیرکی یه کارایی میکنی
آخه مامانی، تو رو وسایلهای مامان چی کار نخودچیه شیطون؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
تمام کرم رو به موهات به عنوان شامپو زده بودی آثار جرمش روی یقه لباست حاکی از این کاره
داشتی تمام جا رو با رژلب و اسپری و کرم پر می کردی که سر به زنگها رسیدم
آخه دیدم خبری ازت نیست فهمیدم که باز داری یه دسته گل دیگه به آب میدی
آخه چرا نمیشه از دست توی وروجک نفس راحت کشید خرابکار
خوب شد که زود رسیدم
درضمن کیارش وقتی از دست مامان و بابا ناراحته میگه: مامان بد، بابا بد، کیارش خوووووووووووب
چش سفید چرا اینجوری زل زدی، بابا، پررویی هم حد و حسابی داره آقا
کیارش همین طور که خرابکاری بلده
تمیزکاری هم بلده ولی به روش خودش
« بخشین پشم به شماست »
بعد از کلی خرابکاری و کلی گریه کردن که اخمهاش باز نمیشه
آخه مامان مگه اخم کردن هم بلدی؟؟؟؟؟؟؟
اینم زمانی که با مامان آشتی میکنه
" الهی من فدای اون خنده هات بشم "
جوجه کوچولو، بازم با همه خرابکاریهات
عاشقتممممممممممممممممم