این روزای کیارش...
عزیزکم...
جوجه طلایی مامان...
اینقدر روزهای بزرگ شدنت داره به سرعت میگذره که اصلا باورم نمیشه که یک پسر شیطون و بازیگوش و شیرین زبون تو خونه داریم که با شیرین کاریها و خرابکاریهاش گاهی خنده و گاهی اخم رو به چهره امون میاره... با مشاهده بالندگیت و قد کشیدنت تازه دارم میفهمم عمر چقدر زود میگذره... چقدر زود دیر میشه...
وای بذار از این روزا بگم که اصلا میل به غذا نداری فقط و فقط هله هوله دوست داری
ولی هر طور شده با هر زور و بلایی بهت غذا میدم وقتی قاشق رو میارم سمت دهنت این قاشق بیچاره یا هواپیما میشه یا قطار یا کشتی
و این مامان بیچاره هم، یا خلبان میشه یا ملوان و بهت میگم بخور که بزرگ بزرگ بشی
تو هم میگی که کیالش جون گَذا بخوله بزگ بشه بِلٍه به جنگ آگا گوگه بدجنس ناگلا، شنگول منگول رو نجات بده
غذا رو هم که میخوری و سیر میشی تا میخوام یه خورده بیشتر بهت بدم میگی میسی کیالش جون سی شد، مامان مهسا دستت دَد نکنه خدا رو شکر...
این روزا چیزی که میخوای برداری و باهاش بازی کنی میگی اِدازه هست کیالش جون اینو بَلداله...
از وقتی که اتاقت رو جابه جا کردم و تختت رو آوردم توی اتاقت بیشتر تو اتاقت هستی و مشغول بازی کردنی و روی تختت کل ماشینات رو میچینی و من رو صدا میکنی و میگی مامان مهسا نیگاه کن گالاج(گاراژ)دلست کردم یا چون به درازا کنار هم میذاریشون بعضی وقتها هم میگی گطای(قطار) درست کردم
خلاصه تختت شده واست یه خونه بازی خیلی خوب
و قوه تخیلت هم خوب شده مدام با اسباب بازیهات بازی میکنی و به عروسکات هم میگی حالا وقت خوابه چشاتون رو ببندین لالا کنین
الهی من فدای پسر باهوشم بشم که تمام اتفاقات خوب و بد یادش میمونه
بیشتر وقتا عروسکات رو بغلت میگیری و میگی دیدین آلاد حرف مامانش رو گوش نکرده بود از چه چخه(دوچرخه) اوشتاد دهنش خونی شد
یه شب که بش قارداش رفتیم یه اتفاق بدی واسه بابا افتاد که اونم خیلی قشنگ تعریف میکنی میگی
بشگاداش لفتیم، خاله سوسن، خاله ملم(مریم)، امیر، شهریار، عرشیاو ارشک بودن باباعلی اوشتاد آخ شد
ازت میپرسم کجاش آخ شد دستت رو روی دنده هات میذاری و میگی ایجاش آخ شد
حالا از اینا بگذریم کیارش جونم حروف انگلیسی رو تا H بلده
A B C D E F G H
قوبون پسر باهوش و زرنگم بشم من که لنگه نداره یکی یه دونه ست عزیز دردونه ست
مامان مهسا، بابا علی دوبین به کیالش جون نداد دالم گله (گریه) میکنم
عــــاشقتم یکی یــــه دونــه خونمـــون