هدیه های مامان منیر
کیارش عزیزم مامان منیر و عمه مهلا از تهران دیروز صبح رسیده بودن که ما امشب رفتیم دیدنشون
کلی چیزمیز واست آورده بودن یه کاپشن خیلی خوشملی و یه کفش ناناسی و اسباب بازی یه قطار و یه قلاب ماهی با ماهی هاش برات آورده بود
همشون خیلی خوشملن
وقتی کاپشن رو تن زدی و کفش ها رو پات کردی یه قیافه ی حق به جانبی به خودت گرفته بودی که نگو و نپرس اصلا نمیذاشتی کسی نزدیکت بشه و اونارو از تنت دربیاره و کسی رو هم تحویل نمیگرفتی
الهی مامان فدای اون قدو بالای قشنگت بشه که همچین بزرگ شدی که می فهمی چیزای نو یعنی چی
کلی با اونها مانور دادی خیلی هم بهت میان.
همون جا ازت پرسیدم کیارش اینارو کی واست خریده گفتی مامانی بعد مامان منیر رو بوسیدی و گفتی میسی با اون صدای قشنگت
البته برای من و بابا هم آورده بودن دستشون درد نکنه...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی