کارهای کیارش عسلم...
دووووونه بادومم
کلوچه شیرینم
جوجوی مامان هر چند اینقدر کارات و حرفهات شیرینن که اصلا نمیشه توضیحشون داد اما بیشتر از هر چیزی حتی بیشتر از اینکه تو بخوای این مطالب رو بعدا بخونی و بدونی چه کارایی میکردی دلم میخواد ازشون بنویسم که هیچکدومشون از ذهن خودمم پاک نشه و با هر بار خوندنشون بیشتر و بیشتر عاشقت بشم و لحظه لحظه های کنارت بودن رو بیشتر لمس کنم و باهاشون کلی خاطره بازی کنم
یه خبر مهم!!!!!!!!!!!!!!!
پسر گلم این روزا مسواک زدن رو شروع کرده و امشب چها رمین شبه که پسرم مسواک میزنه
مسواک و خمیردندون رو خیلی وقت میشه که واست گرفتم ولی اوایلش علاقه نشون ندادی و من هم پیگیر نشدم تا اینکه وقتی میدیدی من مسواک میزنم تمایل نشون دادی و پا به پای من مسواک زدی
تازه موقع مسواک زدن هم برات این شعر رو میخونم:
شب که میشه وقت خواب دندون و مسواک بکن
با حوله تمیزت دست و روت پاک بکن
صبح که می شه با شادی بلند شو از رختخواب
یک کمی لی لی بکن برو سر شیر آب
دست و رویت را بشوی دوباره مسواک بزن
دندونا را سفید کن مانند دندون من
من همیشه صبح و شب دندونامو می شویم
همیشه پاک و زیباست دندون و دست و رویم
بازی مورد علاقه ات این روزا درست کردن تفنگ بزرگ با آجرهای خونه سازیته
اینم هدف گرفتنت
موقع تماشای عصر یخبندون جلوی مانیتور خوابت برده
عاشق توپ و توپ بازی که چه عرض کنم یه فوتبالیست حرفه ای هستی
و اینم آخرین مرحله که وای واااااااااااااااااااااااااااای
چه کار بدی مگه نه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اگه نزنم روزگارم سیاهه تا نزنم دست بردار نیستی
میای و میگی نیگا من دختر خوبیم مگه نه مامان مهسا
اینم بگما خودتم تو زدن لاک مهارت داری جوجه ناقلای خودم
یعنی خود خودم عاااااااااااااااااااااااااشقتم شیرین زبونم